بهانه های زندگی

سلام خاله جونیا خوبید خدا روشکر سجاد جونم که دیگه رفت مدرسه مبین جونمم که ٤ماهه شد فداش که ٢روز پیش واکسنش و زد البته با چند روز تاخیر خاله قربونت بره که درد کشیدی خاله جونا اگه خدا بخواد فردا دارم میرم کربلا خیلی برام دعاکنید شماها کوچولویید و دلاتون پاک به امید خدا یه هفته دیگه میام با کلی خاطره ی ناب گلهای خاله مامانتون و اذیت نکنید ها ااااااااااااااا وگرنه من میدونم باشما اگه خم به اروی ابجی جونم بیاد خلاصه حلالم کنید خیییییییییییلی دوستون دارم نفسای من روی ماهتون و میبوسم ...

سلام عزیزای خاله خوبید خدا روشکر دیروز سجاد جونی کلی خریدای مدرسش و کرد وای خوش به حالت چقدر حال میده خریدای مدرسه ادم هوس میکنه برا خودشم کلی چیز بخره مامانتون مبین و گذاشت بیش من و مامانی و باسجاد و بابایی رفتین خرید وای خدا مبین دیگه این اخریا دلش تنکیده بود واسه مامانش هی بغض میکرد من و مامانی هم میخواستیم درسته بخوریمش عین جوجو میشد وقتی مامانش و دید از خوشحالی یه ذوقی کرد و خندید با صدای بلند منم جو گیر شدم و محکم بوسش کردم و چلوندمش که دیگه زد زیر گریه تا خونشون وای که توچقدر لوس و تیتیش مامانی هستی جیگر خاله یه کیف خوشمل و نازم اقا سجاد خرید مبارکت باشه خاله جونی دوستون دارم یه دنیا

سلام نفسای خاله خوبید وای دلم براتون یه ذره شده بود اخه من یه ماه و اندی رفته بودم شمال به اینترنتم دسترسی نداشتم که براتون بنویسم حالا اومدم میبینم چه گلپسرایی شدین مبین نگو هلو بگو سجادم که حسابی برا خودش مردی شده و میخواد بره کلاس اول قربونتون برم که اینقدر ناز شدین فعلا اتفاق خاصی نیفتاده که براتون ثبت کنم فقط اومدم اپ کنم احتمالا چند روز دیگه برم کربلا تا یه هفته بعدش میام و تموم خاطراتم و براتون مینویسم دوستون دارم عشقای خاله ...